شقایق‌های دره‌ی لار | سفال لعابی | ١٣٩٣

هنر یا صنعت

سفالگری هنر است یا صنعت؟ و مقصود از صنعت صرفاً کار ماشینی نیست، توانایی تولید کالاهایی است با دست یا ماشین، به تعداد زیاد، برای فروش در بازار، با قابلیت تکرار تولید همان کالا هرگاه سفارش جدید برسد. سازنده نیاز به مهارت و دانش فنی دارد ولی الزاما نیاز به قریحه‌ی هنری ندارد. دست صنعتگر کار می‌کند، ذهنش مراقب است که دست خطا نکند و شکل ظرفی که روی چرخ کوزه‌گری در گردش است طبق الگو از آب در آید؛ بعد لعاب همه جای ظرف را درست بپوشاند؛ حرارت کوره به اندازه باشد، ظرف در کوره همانقدر که تجربه معلوم کرده است لازم است بماند و بعد به کندی خشک شود. همه‌ی این نکات را سفالگران لالجین و شهرری و هرکجای دیگر، که قرنهاست ظرفهای سفالی بی لعاب و با لعاب می سازند، می دانند. هرچند بهترین کارهای آنان از آثار هنری به شمار می‌رود، اما سفالگر سنتی خودش را هنرمند نم‌یخواند؛ صنعتگر است و بس. ادامه‌دهنده‌ی راهیست و روزی که محصولش به فروش نرسید و ظرف پلاستیکی سرخ جای کاسه‌ی کاشی آبی را گرفت با تأسف با سفالگری وداع می‌کند و به کار دیگری می‌پردازد. نمایشگاه حاضر نمایشگاه سفال است ولی نمایشگاه سفالگری سنتی نیست. مریم سالور از ظرفهای سفالی استفاده می‌کند تا آثار هنری پدید آورد. همچون بوم و رنگ برای یک نقاش. چند سالی است که شاهد کار و کوشش مریم هستم و با خوشحالی می‌بینم که در هر نمایشگاه جدید از نمایشگاه قبلی خود موفق‌تر است. اول که تکنیک را درفرانسه آموخته بود تا مدتی وقتش صرف آزمودن همان آموخته‌ها در شرایط ایران می‌شد، و البته به مراکز سفالگری سفر می‌کرد و با استادکاران محلی و مواد و مصالحی که به کار می‌بردند آشنا می‌شد. بعد در خانه‌اش کارگاهی برپا کرد و کوره زد و جدا به کار پرداخت و البته، رفع مشکلات و معایب کوره و پخت مدتی طول کشید. بعد آنقدر اعتماد‌به‌نفس پیدا کرد که نمایشگاه بگذارد. در اولین نمایشگاه دیدیم بر تکنیک مسلط است ولی جرئت دور شدن از فرمه‌ای کلاسیک را ندارد. همه‌چیز دایره و کره و استوانه و مخروط است. همه‌ رنگها یکدست و قشنگ است و درست همانطور است که یک سفالگر ماهر با استفاده از بهترین مصالح پدید می‌آورد. و حالا، چند نمایشگاه بعد، می‌بینیم اعتماد و اعتقادش به کاری که انجام می‌دهد چنان زیاد شده که آزادانه فرم‌ها را می‌شکند، رنگ‌ها را مخلوط می‌کند و تکنیک را در خدمت مقاصد هنری به کار می‌گیرد. این درست همانطور است که باید باشد. مریم سالور به پختگی و آزادی بیان رسیده است و از این نقطه به بعد با ابزارش هر چه بخواهد می‌کند. او حالا دیگر هنرمندیست که زبان خود را یافته است.

کریم امامی

نویسنده، منتقد هنری و مترجم

تجریش، ١٣٧٢

گزیده‌ی آثار

© Copyright - Maryam Salour